جدول جو
جدول جو

معنی چاه دزدان - جستجوی لغت در جدول جو

چاه دزدان
(دُ)
دهی است از دهستان گوده بخش بستک شهرستان لار که در 48 هزارگزی شمال خاوربستک و در خاور کوه سیاه واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 400 تن سکنه دارد. آبش از چاه و باران، محصولش غلات و خرما، شغل اهالی زراعت و بافتن عبا و راهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاه زدن
تصویر چاه زدن
حفر کردن چاه
فرهنگ فارسی عمید
(چَ مَ دُ)
دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 50 هزارگزی جنوب خاور فهلیان و 44 هزارگزی راه شوسۀ کازرون به فهلیان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی با هوای معتدل که 105 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و عدس. شغل اهالی زراعت و گلیم بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ دُ)
دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه شهرستان خرم آباد. واقع در 8هزارگزی شمال خرم آباد و 5هزارگزی خاورراه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه، با 180 تن سکنه. آب آن از سرآب دره ساکی و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ بیرالوند هستند و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
ده کوچکی است از دهستان حومه شهرستان سراوان که در 28 هزارگزی جنوب خاوری سراوان و یک هزارگزی جنوب شوسۀ سراوان به کوهک واقع شده و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ)
شیر. اسد. لیث. غضنفر. حارس:
به شاه ددان کلته روباه گفت
که دانا زد این داستان در نهفت.
ابوشکور
لغت نامه دهخدا
(دُ)
از دهات جلگۀهرون آباد است و در صورتیکه از هرون آباد به کرند بروند این هر سه ده (چاه زر. چاه زرد و چاه دزد) در طرف راست راه واقعند. (از مرآت البلدان ج 4 ص 133)
لغت نامه دهخدا